مدح و مناجات با حضرت معصومه سلاماللهعلیها
قــبـلـۀ هـفـتــم مـا قـبـلـۀ هــشـتـم دارد تـا خـراسـان رضـا آیـنـه در قــم دارد توبه شد عـاقـبت گریۀ هر زائر مست بر زمین ریخته هر باده که در خم دارد « بُعـد منزل نَبُود در سفـر روحـانی» هـر سـلامی بـفـرسـتـیـم، عـلـیکم دارد میروم در حرم از صحن به صحنی دیگر مـوج تا در دل دریـاست، تلاطـم دارد عکـسم افـتاد در آئـیـنۀ صحـن و دیـدم شـیـشه این مرتبه با سنگ تـفاهم دارد هم کریمهست و هم از نسل کریمان بانو پـس گـدا در حـرمـش حـق تـقـدم دارد لطف بیبیست که در جمعیت شاعرها شاطر عباس قـمی، فـیض تکـلـم دارد مرغ دل گرچه سیاه است ولی از سر لطف از سـر گـنـبـد او حـسـرت گـنـدم دارد |